دانلود مداحی یاد امام و شهدا + حاج سعید حدادیان
یادوخاطره سردارشهیدفرج الله رستگار
امام خامنه ای: یادو خاطره شهداکمترازشهادت نیست این وبلاگ درباره سرداررشید اسلام فرمانده گردان مال اشترشهید فرج الله رستگار که دردوران دفاع مقدس حضور دائم داشتند.دراکثرعملیات ها شرکت داشتند. که جنازه این شهید بزرگوار بعد 9سال 6ماه برگشت ودر زادگاه خودش به دست مردمان ولایتمدار روستای قالینی به خاک سپرده شد این بزرگوار مدتی هم دردوران دفاع مقدس محافظ امام (ره) در جماران بود. وهمچنین محافظ مقام معظم رهبری در دوران ریاست جمهوری شان بوده است..

نظر شما درباره ی این وبسایت چیست؟

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان علمدارکربلای شلمچه و آدرس sardarghalini.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
حب العباس :: کرامات حضرت ابوالفضل
اماده باشیم شهدای دستگرد قداده هلالی وصیت شهدا


آمار مطالب

کل مطالب : 65
کل نظرات : 1

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 2

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 21
باردید دیروز : 40
بازدید هفته : 68
بازدید ماه : 66
بازدید سال : 341
بازدید کلی : 26166

دانلود مداحی یاد امام و شهدا + حاج سعید حدادیان
 

متن نوحه:

یادِ امام و شهدا، دلو میبره کرب و بلا

بعضی شبا، وقتی بابام، کنج دلش غوغا میشه
یا بعضی وقتا، دل شب،وقتی که از خواب پا میشه
میره یه گوشه میشینه،آلبومشو وا میکنه
خوب می دونم گذشتشو،با اونا پیدا میکنه
درد و دل این روزاشو، با اونا نجوا میکنه

میگم بابا اینا کی ان، که با لباس خاکی ان؟
اما هزار تا کهکشون، سرتاسر هفت آسمون
مونده به زیر پرشون

میگه پسرم! نور دلم، باغ گلم، همه حاصلم
الهی هیچ مسافری، از رفیقاش جا نمونه
تو هم دعا کن که بابات غریب و تنها نمونه
بعدِ امام و شهدا زیاد تو دنیا نمونه

اینا تو آسمونِ من ستاره های سحرن
بجونِ تو برای من عزیز تر از برادرن
به کی بگم؟ چه جور بگم؟ بعضیاشون تو بیداری
بعضیاشون تو رویاها
جلوه ی مولا رو دیدن، جذبه ی آقا رو دیدن

می گم بابا چرا هر وقت پیش شما
میون کل جبهه ها
اسم شلمچه که می آد
چه سریه، چه رازیه؟
فوری بر افروخته می شی!
مثل شمع سوخته می شی؟

میگه پسرم! ای پسرم،
نمک نزن بازم به زخم جگرم
سر تا سر جبهه همش
طور تجلی خدا بود، به خدا آخر دنیا بود،
به خدا کرب و بلا بود به خدا

حضرت زهرای بتول، با اینکه ما نوکرشیم
مادر ما بود به خدا، مادر ما بود به خدا

اما میون جبهه ها، شلمچه بیشتر از همه
گرفته بوی فاطمه، گرفته بوی فاطمه

شب حمله همهمه بود
روی لبا زمزمه بود
کی تو دلا واهمه بود؟
دعوا سرِ سربند یا فاطمه بود
دعوا سر سربند یا فاطمه بود

ذکر لبا وقتی که یا زهرا می شد
همه گره هامون وا می شد

میگم بابا اینکه علم تو دستشه
صبح دو کوهه مستشه
روی لباش یه زمزمس
اینکه جلوتر از همس
بگو کیه، بگو کیه؟

این رفیقم که می بینی
میون دار هیئتا بود
مسجدی بود، بی ریا بود
با صفا بود، با خدا بود
یه شب توی میدون مین
آخر به آرزوش رسید
ترکشای خمپاره ها
هر دو تا دستاشو برید

این رفیقم پور احمدِه
تو عاشقا سرآمده
دیگه مثلش نیومده
نیومده
عاشق با صفایی بود
خیلی امام رضایی بود

این رفیقم که می بینی
اهل نظر بود به خدا
مرغ سحر بود به خدا
مرد خطر بود به خدا
یه شب توی میدون مین
دیدم بی سر بود به خدا
مرد خطر بود به خدا

این رفیقم که می بینی
انیس و یار و یاورم
عزیز تر از برادرم
نور دو چشمون ترم
وقت وداع آخرش
میگفت بگو به مادرم
از خدا خواستم همیشه
که بر نگرده پیکرم

این رفیقم غلامعلی
نوحه خونه، روضه خونه
وقتی دل بابات می گیره
شعرای اونو می خونه

آخرش حاجتمو من می گیرم
یه روز از عشق تو مولا می میرم
قربون کبوترای حرمت
قربون این همه لطف و کرمت


تعداد بازدید از این مطلب: 443
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود